ابولبابه انصاری
اَبولُبابِۀ اَنْصاری، بشیر بن عبدالمنذر بن رفاعة، صحابی پیامبر (ص). او از تیرۀ بنی عمر و بن عوف قبیلۀ اوس بود (ابن اثیر، 1 / 195).
از آنجا كه ابولبابه، دو برادر هم داشت، در برخی مآخذ، میان آنان خلطی رخ داده است: نخست، مبشر بن عبدالمنذر كه در غزوۀ بدر به شهادت رسید (ابن سعد، 3 / 456؛ قس: مقریزی، 1 / 37)، دیگر رفاعة ابن عبدالمنذر كه از شركتكنندگان در بیعت دوم عقبه بود و در بدر و اُحد شركت كرد و در غزوۀ اخیر به شهادت رسید (ابن سعد، 3 / 456-457؛ قس: بلاذری، 1 / 241) و به قولی یكی از نقیبان انصار بود (ابن اثیر، 5 / 284) و در مآخذی از او نیز به عنوان ابولبابه یاد كردهاند (نك : یحیی بن معین، 2 / 723؛ مسلم بن حجاج، 170؛ ابن قیسرانی، 1 / 138؛ ابن اثیر، همانجا). همچنین نباید ابولبابۀ انصاری را با ابولبابۀ دیگری كه مروان نام داشت، اشتباه كرد (نك : یحیی بن معین، 2 / 557؛ ابن حجر، تقریب، 2 / 467؛ قس: نووی، 1 / 353؛ ابن حجر، تهذیب، 12 / 214).
به هر حال ابولبابۀ انصاری به هنگام وقوع جنگ بدر نخست با دیگر لشكریان همراه شد، ولی پیامبر (ص) او را به عنوان جانشین خود در مدینه، از میانۀ راه بازگرداند و سپس از غنائم جنگی هم بهرۀ او را پرداخت (ابن سعد، 3 / 457؛ طبری، 2 / 478؛ ابونعیم، 3 / 109). در غزوۀ سویق (ابن هشام، 3 / 48؛ بلاذری، 1 / 310) و نیز در غزوۀ بنی قَیْنُقاع (همو، 1 / 309؛ طبری، 2 / 481) هم جانشین پیامبر (ص) در مدینه بود، اما در دیگر غزوات در ركاب پیامبر (ص) پیكار كرد (ابن اثیر، همانجا) و در فتح مكه پرچمدار بنی عمر و بن عوف بود (ابن سعد، همانجا؛ قس: یعقوبی، 2 / 58).
در غزوۀ بنی قریظه، چون یهودیان از محاصره به تنگ آمدند، كس نزد پیامبر (ص) فرستادند و تقاضا كردند ابولبابه را كه از همپیمانان آنان بود، پیش ایشان فرستد و گفتهاند پیامبر (ص) نخست او رامأمور جنگ با آنان كرده بود (واقدی، 2 / 507). ابولبابه به قلعه رفت و به اشارهای، آنان را از صلح با پیامبر (ص) بازداشت واندكی بعد چندان ازكار خود پشیمان شد كه به مسجد رفت و خود را به ستونی ازستونهای مسجد پیامبر (ص) بست و سوگند خورد كه تا حق تعالی توبۀ وی قبول نكند، خود را از ستون باز نگشاید (عروة بن زبیر، 187؛ واقدی، 2 / 505-507؛ ابن هشام، 3 / 247- 248) و گفتهاند به همین سبب آیۀ 27 از سورۀ انفال و 102 از سورۀ توبه در حق وی نازل شد ( واقدی، 2 / 509؛ ابن هشام، 3 / 248- 249). اما روایتهای دیگری نشان میدهد كه سبب این كار، خودداری او از حضور در جنگ تبوك بوده است (نك : زهری، 111-112).
در تاریخ مرگ او اختلاف است: به روایتی پیش از قتل عثمان (ابن اثیر، 1 / 196)، یا در دوران خلافت امام علی (ع) درگذشت (همو، 5 / 285؛ ابن حجر، الاصابة، 4 / 168) و به روایت دیگری تا پس از 50 ق نیز زنده بود (همانجا).
ابولبابه احادیثی از پیامبر (ص) نقل كرده است (نك : احمد بن حنبل، 3 / 452-453؛ مزی، 9 / 275- 278). همچنین دو پسرش سائب و عبدالرحمن و نیز عبدالله بن عمر و عبدالله بن كعب قرظی از او حدیث شنیدهاند (نك : احمد بن حنبل، 6 / 328؛ ابنحجر، تهذیب، همانجا).
مآخذ
ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة، قاهره، 1280 ق؛ ابن حجرعسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، قاهره، 1328 ق؛ همو، تقریب التهذیب، به كوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، 1395 ق / 1975 م؛ همو، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دكن، 1327 ق؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبری، بیروت،1960 م؛ ابنقیسرانی، محمدبن نصر، الجمع بین كتابی ... ، حیدرآباد دكن، 1323 ق؛ ابن هشام، عبدالملك، سیرة النبویة، به كوشش مصطفی سقا و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، معرفة الصحابة، به كوشش محمد راضی عثمان، مدینه / ریاض، 1408 ق / 1988 م؛ احمد بن حنبل، مسند، قاهره، 1313 ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به كوشش محمد حمیدالله، قاهره، 1959 م؛ زهری، محمد بن مسلم، المغازی النبوبة، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1401 ق / 1981 م؛ طبری، تاریخ؛ عروة بن زبیر، مغازی رسول الله (ص)، به كوشش محمد مصطفی اعظمی، ریاض، 1401 ق / 1981 م؛ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تحفة الاشراف، به كوشش عبدالصمد شرفالدین، بمبئی، 1397 ق / 1977 م؛ مسلم بن حجاج، الكنی و الاسماء، به كوشش مطاع طرابیشی، دمشق، 1404 ق / 1984 م؛ مقریزی، احمد بن علی، امتاع الأسماع، به كوشش محمود محمد شاكر، قاهره، 1941 م؛ نووی، محمد بن عمر، تفسیر النووی، بیروت، 1398 ق / 1978 م؛ واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به كوشش مارسدن جونز، لندن، 1966 م؛ یحیی بن معین، التاریخ، به كوشش احمد محمد نورسیف، مكه، 1399 ق / 1979 م؛ یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، بیروت، 1379 ق / 1960 م.